من اومدم با خبرهای خوش
سلام به همه دوستانی که تو این مدت خیلی به من لطف داشتن ... من اومدم با خبر خوش... دیروز صبح رسیدم ... و ظهر با زنگ سمیه مامان طاهای آسمونی از خواب بیدار شدم... اولش فکر کردم فقط یک تک زنگه اما بعد که جواب دادم سمیه جونم خبر بارداریشو بهم داد ...... خییییییییییییییییییییییییییییییلی براش خوشحال شدم ... اینم از خبر خوش این ماه ... درسته که خیلی دوست داشتم که نی نی خودم همسفر کربلا باشه باهام اما بی وفا این ماه هم نیومد و من هنوز امید دارم به ماه دیگه ... خدای خوبم ممنونم از این همه مهربونی ... حضرت عباس ممنونم از اجابت دعام در حق سمیه ... یه زینب خانم گل هم داریم مامانی چشم به راه و...
نویسنده :
مامان دلتنگ
13:01