دوست
بنام خدایی که مهربونیش بی نظیره....
سلام ... این دفعه می نویسم نه از دلتنگی ,نه برای پسرم ... فقط فقط برای شما خوبان ... برای شما دوستانی که تو این مدت من و فراموش نکردین .... برای شمایی که وقتی پیغامهای پر از لطفتونو می خونم دلم آروم میشه و برای لحظه کوتاه اما شیرین یادم میره از اینکه تنهام , غم دوری پاره از تنم و دارم تنهایی تحمل میکنم ... دوستای خوبم وقتی میام و می بینم برام پیغام گذاشتین و باهام همدردی کردین دلم آروم میگیره... پیغاماتون میشه آبی روی آتیشی که تو دلم افتاده... دعاهاتون میشه پل امیدی برای طی کردن این مسیر سخت... دلداریهاتون میشه ستونی برای ایستادنم .... می دونم که خدا صدای دعاهاتون و که در حق منه گنهکاره می شنوه ... می دونم خدا به حرمت دعاهای شما خوبان حاجت دل منم میده تا زندگی سرد و بی روح من هم رنگ و بوی بهاری بگیره ... میدونم خدا دل من روهم با داشتن بچه هایی سالم و صالح شاد میکنه .... نمی دونم باید چه جوری از شما تشکر کنم ... فقط فقط آرزو میکنم که انشالله ... به حق ١٤ معصوم به حق سقای کربلا که هیچ وقت دست رد به سینم نزده جز زمانی که گفتم امیرعباسمو از من نگیر به حق همون آقا انشالله همیشه دلتون شاد باشه ... انشالله خدای مهربون بچه هاتونو در پناه خودش حفظ کنه .... من همیشه ی همیشه ها دلم خوشه به دعای شما و همیشه دستهام دخیله به قنوت دلهای شکستتون ... محرم نزدیکه ... ماه همدردی با مادر پهلو شکسته ای که داغ فرزند زیاد دیده ... ماه همدردی با اون خانمی که صبرش , صبر ایوبی بود , با خانمی که میگن عمه ی سادات ... اگه دلتون شکست واسه غربت زینب , اگه دستهاتون رسید به آسمونها , شما رو قسم به همون خانم , من و ما بین دعاهاتون فراموش نکنید ...
التماس دعا