از عمه به امیر عباس
سلام فرشته آسمونی من ... این شعر قشنگ و عمه به عشق تو گوش داد و گریه کرد ......
خیلی دلم برات تنگ شده ...
حیف که یپشم نیستی...............
تو خاموشی خونه خاموشه
شب آشفته گل فراموشه
بخواب که امشب پشت این روزن
شب کمین کرده روبروی من
تب آلوده تلخ و بی کوکب
شب شب غربت شب همین امشب
لایی لایی من بجای تو شکستم
تو نبودی من به سوگ من نشستم
هر ستاره تا ستاره گریه کردم
از همیشه تا دوباره گریه کردم
لالا لالا آخرین کوکب
لباس رویا بپوش امشب
لالا لالا ای تن تب دار اشکارو از گونه هام بردار
لالا لالا سایه بیدار نبض مهتاب و دست من بسپار...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی