فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

پرواز یک فرشته

یک ماه شدنه فرشتگیت مبارک باشه عزیز دلم

1391/7/22 16:20
نویسنده : مامان دلتنگ
405 بازدید
اشتراک گذاری

امیر عباسم ... عشقم ... فرشته ی آسمونی من ... یک ماه شدنه فرشتگیت مبارک... پسرم یک ماه پیش تو همچین روزی ٢٢ شهریور ماه ...رفتی و من و بابا رو واسه همیشه داغدار نبودنت کردی... یک ماه گذشت اما پسرم سالها از عمرم کم شد ... باورش برام سخت بود ...اما واقعیت همیشه تلخ بود و هست ... و نبودنت واقعیت تلخی شد تو زندگیم ... پسرم عزیزم منم مثل همه ی مادرهایک ماهگیتو جشن گرفتم , اما تو تنهاییمام و تو خلوت و اشک ... پسرم فرشته شدنت مبارک.. دوست دارم تو ثمره ی ناکام عشقم بودی و هستی...

باز هم به عادت همیشه ها بی بهانه دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان بی تاب
22 مهر 91 18:21
من برام 2ماه گذاشته و 4تار موسفید در اوردم اگه 2سال یا 20سال بشه چی............


سلام ... انشالله روزهای خوش نزدیکه
نیلوفر
22 مهر 91 21:37
به امید روزی که واسه کوچولوت جشن بگیری


انشالله عزیزم
مژده (مامان پردیس)
23 مهر 91 18:52
عزیزم سعی کن از این امتحان سخت الهی سربلند بیرون بیای و به حکمت الهی شک نکن. خیلی متاثر شدم. انشا... به همین زودیا خدا با یک کوچولوی دیگه دلتو شاد کنه . صبور باش


سلام انشالله ... مرسی از اینکه بهم سر زدین ....انشالله خدا صداتو شنیده باشه
عمه خانوم
23 مهر 91 23:44
سلام عزیزم
خداوند اجر صبوری های شما و همسرتون رو با داشتن یه کوچولوی دیگه بده انشالله
ممنون از حضورت


سلام عزیزم ..مرسی ....انشالله
مامان جون نی نی
25 مهر 91 9:53
سلام زینب جان
انشاالله که اجر صبرتو بگیری با داشتن فرزندانی نیکو
عزیزم نمیدونم چی میکشی
الان حدود 40 روز میگذره از آسمونی شدن فرشته دوماهه من
من فرشته مو ندیدم و الان هنوز با غم نبودش دست و پنجه نرم میکنم تو که دیدیش
خدایا به همه مادرای داغ دیده صبر بده


مرسی عزیزم ...انشالله به حق امام رضا که خدا بچه های سالم و صالح بهت بده
فسقلی مامان وبابا
25 مهر 91 22:07
متاسفم با اجازه لینکتون کردم
فهیمه
26 مهر 91 11:31
سلام امیر عباسم:خوبی عمه جون؟ امروز می خوام واسه تو بنویسم خیلی وقت بود میخواستم واست بنویسم اما همیشه نگران دل مامان زینب و بابا علی بودم می دونم جات خوبه عمه جونی من واسه همین گله نمی کنم اما جات پیش ما خیلی خالیه امروز این شعرو به یادت گوش کردم و گریه کردم: تو خاموشی خونه خاموشه شب آشفته گل فراموشه بخواب که امشب پشت این روزن شب کمین کرده روبروی من تب آلوده تلخ و بی کوکب شب شب غربت شب همین امشب لایی لایی من بجای تو شکستم تو نبودی من به سوگ من نشستم هر ستاره تا ستاره گریه کردم از همیشه تا دوباره گریه کردم لالا لالا آخرین کوکب لباس رویا بپوش امشب لالا لالا ای تن تب دار اشکارو از گونه هام بردار لالا لالا سایه بیدار نبض مهتاب و دست من بسپار... زینبم من و ببخش... دوست دارم عزیز دلم
مهتاب
7 آبان 91 18:59
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم گلم توکل بر خدا هر چه صلاح خودشه ان شا ا.. خدا یه نی نی ناز بهت بده خانوم طلا با اجازت لینکت میکنم می بوسمت عزیزم


سلام مرسی عزیزم ... خدا دختر نازتو نگهداره برات ... انشالله ... خواهش میکنم خوشحال هم میشم