فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

پرواز یک فرشته

برای دوست خوبم ماامان فرشته

1392/2/26 19:49
نویسنده : مامان دلتنگ
962 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم ...

این چه حرفیه میزنی ...

من همه پیامهارو جواب میدم مگه اینکه خصوصی باشه و قابلیت جواب دادن نداشته باشه ...

خدای نکرده چرا باید دلتو بشکنم مگه من مشکل دارم باهات عزیز دلم ...

حتما پیغامات نرسیده ... یا خصوصی بوده من دقت نکردم ..

بازم ببخش ...

قهر نکن و بهم سر بزن ...

خواهش میکنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

ماماطهورا
27 اردیبهشت 92 13:42
سلام قربونت برم مرسي كه برام دعا كردي من مطمئنم كه خدا بخاطر تو هم كه شده من و به آرزوم ميرسونه عزيزدلم من كارشناسي ميخونم و رشته م پزشكيه

انشاللله پس خانم دكتري
مامان منتظر
27 اردیبهشت 92 18:06
زینب جون بیا از نینی برامون بگو دیگهههههه


سلااااااااام عزيزم چي بكم بايد 6 برم دكتر
rasta
29 اردیبهشت 92 15:27
سلام زینب جون ، نینی خوشگلم چطوره؟

الان هفته ی چندمی؟:؟

وااااااای عزیزم ایشالله این فرشته ی نازنینت واست بمونه و سالم باشه و زیبا ومهربون و با ایمان ، خودم حتما ی روز باید بیام ببینمش این فینگیلی رو

عشق خاله

عزیزم واست الان رمز رو تلگراف میکنم



سلام عزیزم
مرسی رستا جونم خیییییییییییییییییلی لطف داری ...
الان انشالله 5 هفته است هنوز دونه سیبه ... خیلی برای سلامتیش دعا کن
ماماطهورا
30 اردیبهشت 92 12:51
سلام زينبي خوبي كنجد خاله خوبه چرا خبري ازت نيست دلم برات يه ريزه شده


سلام عزیزم ...
خویم ...
شکر
زیاد نمیام نت ... شما چه میکنی؟
ماماطهورا
30 اردیبهشت 92 14:01
منم خوبم شكرخدا چرا نمياي نت ؟آخه فكر دل ماروهم بكن كه تنگ شده برات

از این به بعد بیشتر میام
مامانی چشم به راه
30 اردیبهشت 92 14:02
الهی بگردم ابجی ازم دلخورنشو دیگه
الان اومدم پیشت مثل کنه میچسبم ..دیگه هم نمیرمممممممممممم


باشه ... دوباره نری بعد نیای
ماماطهورا
30 اردیبهشت 92 16:26
قربون اون دل مهربونت برم كه نميخواي دل تنگيه كسي رو ببيني


تو دل خودت پاکه که من و اینجوری میبینی
مامان ابوالفضل
30 اردیبهشت 92 17:00
سلام من تازه با وب شما آشنا شدم دردت رو میفهمم من هم بعد از سختیهای زیاد مادر شدم بهت تبریک میگم . امیدوارم درخت صبرت به بار بشینه مواظب خودت و نینی باش


سلام عزیزم ...
مرسی از اینکه به ن هم سر زدی ...
انشالله خدا پسر گلتو برات نگهداره ...
خیییییییییییلی ممنون از دعاتون
یثنا
30 اردیبهشت 92 20:23
سلام عزیزم خیلی خوشحالم که دوباره طعم شیرین مادر بودن را میچشی برای منم دعا کن !


سلام عزیزم ...
محبت داری ...
شب لیلة الرغایب خیلی یادتون آوردم
نیر
1 خرداد 92 1:17
سلام..از وقتی مامان شدی ،یاد فقیرفقرا نمیکنی...شوخی کردم...امیدوااااااارم همیشه ی خدا شاد باشی..اینقدر دلتنگی امیرعباسو نکن میدونم سخته ولی از خدا میخوام نینیت بیاد و با جای خالی امیر رو برات پرکنه..خوب این نینی هم فرشته ی خداست که بهت هدیه داده..برای منم دعاکن مادر مهربون


سلام نیر جان به خدا بی معرفت نشدم ...
نمیتونم زیاد بشینم ...
و اینکه چون اینترنتم بی سیمه می ترسم ضرر داشته باشه زیاد وصل نمیشم ...
الانم چند روزه که کلا قطع شده من با خط تلفن وصل میشم و سرعتشم که ................
مرسی از دعات ...
انشالله به زودی خدا بهت بچه های سالم و صالح بده
nazanin
1 خرداد 92 8:23
سلام مامان زینب
ممنون از حرفهای قشنگت . همه ی حرفعاتو قبول دارم ولی چه کار کنم که تا دنیا دنیاست در حسرت دستهای مامانم میمونم.
خدا مامان منو خیلی زود برد پیش خودش. و من سالهاست که با این دلتنگی زندگی میکنم. برات بهترین ها رو از خدا میخوام . در پناه خدا با سلامتی این روزها رو پشت سر بزار تا نی نی بیاد و دنیا رو برات شیرین کنه دوست دارم مهربون تو این روزهای خوب خدا منو از یاد نبر

سلام نازنین جان ...
خدا رحمتش کنه ...
نمیتونم درکت کنم ...
انشالله شماهم زودی مامان نی نی های نازو سالم و صالح بشی

ماماطهورا
1 خرداد 92 12:07
سلام زينبي خوبي چرا پستي چيزي نميزاري آخه ؟


سلام سعیده جان ...
راستش هم نمیتونم زیاد پای کامپوتر بشینم ...
هم اینکه اینترنتم قطع شده با خط تلفن آن میشم و و سرعتش کنده