امیر شبهای تنهاییم
پسرم ...
امیرشبهای تنهاییم ...
دلم برایت تنگ است ....
مثال ماهی درون تنگ ،ضربان قلبم به شمارش افتاده است ...
دستانم بی رمق است ...
حتی در این زمان که از خوشحالی در آسمانها پرواز میکنم اما ... گوشه ای از قلبم هنوز داغ نبودنت را مرور میکنم ...
دلم برایت تنگ است ...
مثال روزهای قلب ...
یادت ، عشقت روزی مرا از پای درخواهد آورد ...
دلم تورا می خواند ..
حتی حال که جواانه ای نوپا درونم شکل میگیرد...
بااااااااااااااااااز دلم تو را می خواند ....
کسی نیست به او بگوید ... این همه بهانه برای چه ... او که رفته باز نخواهد گشت ...
پسرم ... امیرم ... مادرت همه ی لحظه ها تو را دوست خواهد داشت ...
میدانم برای بودن جوانه ی درون دلم تو دست به دامان خدا شده ای ...
میشناسمت ،دلت پاک است همچو آینه ، زلال است مثال آبهای روان ...
دلم برایت تنگ است ...
دلم ........................