فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

پرواز یک فرشته

برای دوستانم

1392/1/17 10:41
نویسنده : مامان دلتنگ
787 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی اون دوستهایی که تو این 6 ماه و 23 روز من و تنها نذاشتن و با شادیهام شاد و با غصهام غمگین بودن...

خواستم از همه دوستانم معذرت خواهی کنم ...

میدونم همه از غم و غصه گریزانن...

منم تا چندی پیش فقط شادی و مهمون دلم میکردم ...

اما ایم مصیبت کمرم و شکوند...

شاید برای شادی دل خانوادم جلوشون بخندم و غم دلمو پنهون کنم ...

اما اینجا نمیتونم ...

اینجا صادقانه های من ، عاشقانه های من با پسرمه ...

خیلی از دوستهای گلم بارها ازمن درخواست کردن از امید بنویسم ...

من از امید می نویسم ... اما از دلتنگیهامم می نویسم...

تنها راه ارتباطی من با پسرم همین وبلاگه ...

تورو خدا اگه از دستم ناراحتین ...با دلتون میگیره از نوشته هام همین جا از همتون معذرت می خوام...

حلالم کنید

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان نفس
17 فروردین 92 12:03
خصوصی داری زینب جوون


باشه
یه نی نی توو خواب و رویا
17 فروردین 92 12:07
کسی که بار امانت کشید زینب بود
کسی که شادی دوران ندید زینب بود

زینب جان باید صبور باشی میدونم چی میگی منم بعد از علی اکبرم توی دلم آتیش بود اما کسی خبر نداشت و نداره عزیزم راحت باش هر جور که دلت میخواد درد و دل کن انشالله بزودی هم خبرای خوب برامون مینویسی


سلام مرسی عزیزم
امیر حسین و مامانش
17 فروردین 92 13:17
سلام عزیزم من تا به الان وب شما نیومده بودم برات واقعا"غصه خوردذم با هر گریت گریه کردم خیلی دل پر دردی داری خوشحال میشم به ما هم سر بزنی


سلام عزیزم ...
مرسی از لطفت ...
خدا پسز نازتو برات نگهداره
مامان دوقلوها
17 فروردین 92 13:39
سلام عزیزم سارا و ثناو پسر عمه شون سید محمد رضا غفاری توی جشنواره آتلیه سها شرکت کردن اگه دوست داشتین به وبلاگمون بیاین و بهشون امتیاز 5 رو بدین مرسی عزیزم
مامانی چشم به راه
17 فروردین 92 15:41
زینب راحت باش خواهر
تواینجا راحت نباشی کجا میخوای درد دل کنی
ما همه هم دردیم عزیزدلم


واقعا
مریم.خوزستان
17 فروردین 92 16:04
سلام زینب جونم
ازخدا میخوام به همین زودی خبرخوشی بهمون بدی
انشالله ...
چرامن تو پیوندهای نیستم


مرسي دوستم ادرس وبت پريد
ماماطهورا
17 فروردین 92 16:38
زينب جونم من نگفتم ناراحتم ميكني با نوشته هات من عاشق دردودلاتم .من ناز ناراحتي تو ناراحت ميشم عزيزم و هميشه دعا ميكنم تا زودي خداجونم دلت رو شاد كنه.گلم اگه چيزي گفتم كه ناراحتت كردم عذر ميخوام


فداي دل مهربونت
من كلي كفتم
ماماطهورا
17 فروردین 92 16:51
خلاصه كه اگه ناراحت شدي بازم عذر ميخوام . دوستتتتتتتتتتتتتت دارم عزيزم


منم همینطور عزیززززززززززززززززززززززززززززززززم
مریم.خوزستان
17 فروردین 92 17:26
mahsamaleki387@yahoo.com


این که ایمیله ..
این و کجا بذارم ...
شا باید وب داشته باشی تا لینکت کنم
مامانی چشم به راه
17 فروردین 92 18:47
من که دارم بهت میگم زینبی ...بی بی چک وباید یه هفته بعدازتاخیرپریود زد تا جوابش واقعی باشه..من که خیلی بهت امید دارم..خیلی...
ولی یه جایی واسه نبودن بذار که اگه نشد داغون نشی عزیزدلم

سعی میکنم
مامان نفس
17 فروردین 92 20:47
زینب جون خصوصی داری
مریم.خوزستان
17 فروردین 92 21:07
maryam-khepel


دوست گلگلی خودم این چیه دادی ؟
شما مثل من وبلاگ نداری ؟
آدرس اون و بده
مریم.خوزستان
17 فروردین 92 23:16
عزیزم شرمنده من تازه واردم
میشه بگید باید کدوم ادرس روبدم؟



دوست خوبم شما مثل من وبلاگ نداری ؟
وبلاگ همین چیزی که من برای پسزم درست کردم

مثل آدرس این وبلاگ www.amirabas91.niniweblog.com
یه همچین آدرسی البته اگه وبلاگ ساختی و داری


دوست خوبم آدرس همون وبلاگتو که من تو پیوندش هستم و بهم بده
مامان سارا
18 فروردین 92 9:33
تو گلی حتی با غمت


مرسی عزیز دلم
مامان سارا
18 فروردین 92 9:33
سلام دوستای گلم ، من تو مسابقه جشنواره نوروزی اتلیه سها شرکت کردم
اگه دوست داشتین حتما لطفا به سایت زیر بروید و به کیان بی نظیر امتیاز 5 رو بدهید
http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=6


سلام چشم
زینب
18 فروردین 92 22:10
من سیکلم 26 روزه است و3 روزعقب انداخته بودم..ولی فکرکنم به خاطر آی یو آی وداروهاش ماه قبل 30 روزه بود..این ماهم احتمالا همین بود عزیزم..رینب هنوز پری خانوم نیومده که انشالله؟


نه نشدم
ميكن بي بي بايد 7 .روز بايد از زمان پري بكذره
مامان نفس
19 فروردین 92 0:13
انشا.. نمیشی عزیزم


انشااااااااااااااالله كه باردار باشم اما چشم اب نميحوره
مامان نفس
19 فروردین 92 0:13
انشا.. نمیشی عزیزم
مامان آتنا
19 فروردین 92 1:30
چرا جواب نمیدی


سلام عزیزم جواب چی؟


جواب داده بودم نه هنوز نیومده
مریم.خوزستان
19 فروردین 92 1:33
سلام خوبی؟ابجی ناامیدنباش خدابزرگه
دیروزعصرخیلی برات دعا کردم قربونت برم توکل کن به خدا


انشالله با دعاهای شما خدا به منم نگاه کنه ...
مریم خانم دانشجوهستی ؟


گل من عشق من آخه چه جوری لینکت کنم وقتی آدرس وبلاگتو ندارم ...
بهم بده آدرس همون وبی که من و لینک کردی توش ...مجردی ؟
مامان فرشته
19 فروردین 92 5:22
سلام زینب جان نمیدونم چرا ولی نسبت بهت احساس خیلی خوبی دارم انگار صدساله که میشناسمت، راستی خانومی شما کدوم شهرین؟


سلام عزیزم ..
منم همینطور ...
رشت عزیزم ... شما چی
یه نی نی توو خواب و رویا
19 فروردین 92 12:30
زینب جوووووووووووون چی شد ؟ به امید خدا نینی اومده؟ دکتر نرفتی؟ زود جواب بده که بی صبرانه منتظرم


سلام ... پ نشدم ... امروز وقت دکتر دارم ...
برام دعا کن رفتم دکتر اگه باردار نبودم پس نیوفتم
الناز مامان بنیا
24 فروردین 92 15:18
همیشه شاد باشی این ارزومه


مرسی عزیزم
darya
27 فروردین 92 0:50
عزیزم من عاشق وب لاگتم ان شالله هر چه زودتر اینجا غو و غصه دور میشه و وبلگت پر میشه از امیددددددددد


سلام دریا جان مرسی از مجبتت ...
انشااااااااااااااااااااالله به امید خدا