فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

پرواز یک فرشته

دلم هواییی شده است

1391/9/20 23:41
نویسنده : مامان دلتنگ
710 بازدید
اشتراک گذاری

باز هم دلم هوایی شده است...

باز هم آسمان چشمانم طوفانیست...

باز هم رعد و برق تنهایی مرا از نبودنت با خبر می کند...

باز هم دلم برای چشمهایت تنگ شده است...

باز هم یاد لبهای ترک خورده ات آتش به دلم می زند...

باز هم دلم هوای در آغوش گرفتنت را دارد...

باز هم اتاق خالیت آزارم میدهد...

باز هم دستان خالیم یخ زده است....

امیر عباسم...

لحظه ای که برای سفر  آماده بودی لحظه ای ثانیه ای به فکر دل شکسته مادرت افتادی...

کجایی تا دلم آرام گیرد...

کجایی ؟ که جای خالی لگد هایت هنوز در دلم خالیست...

کجایی تا خنده خشکیده کنار طاقچه ی لبانم را ببینی...

وقتی خدا صدایت زد چرا به گفتی او نگفتی مادرم بی من میمیرد...

قلبم یخ زده ...

زندگی برایم همچون رنگ خاکستری بی روح  شده است...

امیر عباسم من عاشفت بودم...

من عاشق چشمانت بودم...

بی وفایی را از که آموختی که مرا این چنین مجنون و سرگردان کرده ای ...

این رسمش نبود دردانه زیبا روی من ...

باز دلم هوایی شده است...

هوای بودنت ...

هوای داشتنت...

وجودم بی تو یخ بسته ...

هیچ چیز خنده بر لبانم نمی نشاند...

حسرت....

همه ی زندگی ام را حسرت نداشتنت پر کرده ....

امیر عباسم من تو را می خواهم ...

تو را به چه قیمتی رها کردی....

.............................................................

خدا دارم خفه میشم....

خدا دستهای سردم و بگیر....

خدا اشکهام و ببین...

خدا صدای دی شکستم و بشنو...

خدا ی خوبم من به غیر تو  کسی و ندارم...

خدایا کمکم کن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

زندگی شیرین من
21 آذر 91 0:01
زینب جونم اینقدر بی تابی نکن گلم
منم چند روز خیلی دلم گرفته...
از صبح تا شب کارم شده گریه کردن و غصه خوردن...
بیچاره همسری که باید تحمل کنه...
دلم واسش میسوزه خیلی گناه داره...
خدا زرگه عزیزم انشالله یه روز صدامون رو میشنوه و گریامون رو میبینه


دارم خفه میشم...
نفس کشیدن برام سخت شده
مامان طاها
21 آذر 91 0:21
از خوندن متن هنری و زیباتون خیلی خیلی لذت بردم


سلام ..
لطف دارین...
این متن ها هنری نیست...
حرفهای یه مادر دل شکسته برای پسر فرشته شدش است
منتظر
21 آذر 91 8:12
عزیز دلم ..اینجوری که خودتو نابود میکنی.میدونم چی میکشی ....از دست دادن یک عزیز از هر لحاظی آدم رو داغون میکنه ولی به چیزای خوب فکر کن.تو اگه همینجوری پیش بری هم خودت افسردگی شدید میگیری هم شوهرت رو داغون میکنی..همیشه خدا فرصتهای زیادی تو زندگیه آدم پیش میاره.یه کم صبور باش عزیز دلم


دیگه طاقت هیچ چیز و ندارم...
خیلی برام سخته
مامان بی تاب
21 آذر 91 17:21
ببین زینب امیرعباس یا طها مال خ ودش بود خودش هم گرفت چرا اینو به خودت نمی گی فقط حق داری دلتنگ باشی تازه فکر کن الان در توان ما نیست که دوباره بچه بخوایم خودش بخواد می ده پس به تقدیرت فکر کن هرچی پیش اومد
سمیه مامان زینب
5 دی 92 1:23
عزیزم میدونم خیلی سخته ولی از این خوشحال باش که خدا یکبار یه فرشته بهت داده وتمام نه ماه رو حملش کردی ولی خیلی ها مثل دخترخاله من حتی همون روهم تجربه نکرده والان 6ساله در انتظار تجربه یک روز از بارداریه برای همین میخوام صبور باشی وتو خلوتت برای اون هم دعا کنی