فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

پرواز یک فرشته

راز نگاه

1391/6/27 12:21
نویسنده : مامان دلتنگ
537 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مادر...

امیر عباس مامان , میدونم جات خوبه ,‌ فردا سه شنبه است ... حالا دیگه همه سه شنبه ها یرام شیرین هستن ... قشنگترین روز ... اما چهارشنبه... امروز منتظر فردا هستم چه انتظار شیرینی فردا دلبندم ٧ روزه میشود اما در خیالم و این خیال , چه شیرین است ... اما تو بگو فردا را چه جوری در انتظار چهارشنبه ای تلخ سپری کنم ؟ چقدر فاصله تولد تا فرشته شدنت کم بود ... پسرم , سنگ صبورم به نظرت میتونم تحمل کنم ؟؟؟ باید بتونم ... به خاطر علی مهربونم که عاشقانه آرومم میکرد بی هیچ شکایتی و چه غریبانه قرمزی چشمهاشو از من مخفی میکرد ... به خاطر مادر مهربانی که ٢٣  سال برام زحمت کشید و تو این ٦ روز پا به پای من سوخت من در یک غم سوختم و اون در دو غم , غم از دست دادن میوه دل تنها دخترش و غم سوختن دخترش ... من باید به خاطر پدرم که همیشه مثل یک کوه تکیه گاهم بود اما حالا براش توانی نمونده طاقت بیارم ... پسرم , فرشته آسمونی من ,‌ قربون دستهای کوچولوت برم که برام تکون میدادی با همون دستها برام دعا کن هر دعایی که فکر میکنی برام خوبه ... مامان جون یادت نره خدا چقدر مهربونه , این ذکر هر روز من بود وقتی تورو , تو دلم داشتم بادته ؟ خدا تو رو که واسم از هرچیزی عزیزتر بودی گرفت اما شکر که مهر خودشو از من نگرفت , این نشون میده خدا هنوز دوستم داره و من عاشقانه می پرستمش ... من بنده بدی بودم واسش اما خدام خدای خوبی برام بود شکایتی ندارم ازش گریه هام به خاطر دلتنگی برای جگرگوشمه , اما میدونم جات الان خیلی خوبه , حالا تو آغوش کسایی هستی که لیاقت بغل کردن امیرعباس و داشتن نه من بد... اما چهارشنبه ها برام سخت میگذره ... حالا این وبلاگ تنها جایی که می تونم باهات حرف بزنم اما چه حیف که صدای تو رو نمیشنوم ... این اتفاقات همه و همه حکمت خدای مهربونه ... فدای اون چشمات فدای نگاهت برم ... راز توی نگاهت چی بود که همه عاشقش بودن حتی دکتر مامانی که واسه خودش کسی , بهم میگفت چشمهای سیاه و معصوم پسرت همیشه برام خاطره میمونه ... حالا میفهمم چون فرشته بودی ... ای ناقلا از همه دلربایی کردی ... دل من مادرو تا عرش اعلا بردی اما چه مظلومانه پرتاب شدم و چه سخت شکستم اما به خودش قسم که شکر گفتنم از ته ته ته همین قلب شکسته است ...

خدایا امیر عباس با اون دستهای کوچیکش به دستان پرتوان تو میسپارم ... میدونم جاش خوبه ... دوست دارم خدای خوبم

امیر عباسم مثل همیشه دوست دارم حتی زمانی که پیشم نیستی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان یاسمن ومحمد پارسا
31 شهریور 91 14:10
سلام عزیزم خیلی متاسفم ارزو می کنم هر چه زودتر یه فرشته ناز بیاد در اغوشت
مامان ماهان
11 دی 91 16:20
سلام عزیزم.شما که هنوز ماشالله خیلی جوونی.فقط 23 سالته.واقعا بهت تبریک میگم با این دل دریایی که داری.فرشته کوچولوت هم به مادرش افتخار میکنه.
ایشالله هر چی زودتر خدا یه فرشته ناز دیگه رو مهمون دل و خونتون میکنه.اما اینبار حداقل یه 100 سالی میمونه.آمین.


سلام عزیزم ...
مرسی از اینکه به کلبه غریبانه دلتنگیهام سر زدین ...
ممنون از دعای قشنگتون ...انشالله ..
انشالله خدا پسر نازتونو براتون نگهداره
نگاری
22 اردیبهشت 92 13:57
سلام اسمتو گذاشتم مامان فرشته
مامان فرشته خصوصی داری


سلام نكار جونم مرسي از اين اسم خوكشل