تولدت مباارک امیرعباس دوساله ی من
فرشته ی آسمونی من ...پسرم ... تولدت مباارک
دلم برات تنگ شده به اندازه ی همه ی روزهای بی تو بودن
دلم برات تنگ شده و هر روز خاطره با تو بودن و بارها مرور میکنم
دلم برات تنگ میشه وقتی نگام به چشمهای معصوم خواهرت می افته و چشمهای درشتت و تو چشمهای ادن میبینم .
چقدر شباااهت ...
چه سخت گذشت این دوسال
چه ارزوها که نداشتم برات
چه سخت به دستت آوردم و چه آسون تنهام گذاشتی
چه اشکی من ریختم و چه لبخندی تو بهم هدیه دادی
کاش تو هم کنارمون بودی...
نمی خوام از دلتنگی هام بنویسم...
تولد مبااارک ولی بی وفااا دلم برات تنگه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی