فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

پرواز یک فرشته

دلم داره میترکه ...

1392/2/1 19:20
نویسنده : مامان دلتنگ
628 بازدید
اشتراک گذاری

برام هیچ حسی شبیه تو نیست...

کنارت درگیر آراشم همین از تمام جهان کافیه همین که به یادت نفس میکشم ...

تو پایان همه ی جوستجوی منی...

7 ماه فقط یه آرزو برام مونده ...

بغلت کنم ... تو گریه کنی من بغلت کنم ...

تو راه بری من دنبالت کوچه هارو رد کنم ...

7 ماه به امید دیدنت تو یه خواب شیرین چشمام و میبندم...

هر روز صبح به امید پایان این کابوس چشمام و به روی دنیا باز میکنم ...

چقدر فاصله ی بین ما زیاده که حتی تو خواب دیدنت هم شده همه ی‌ آرزوهام...

چقدر دلم می خواست همین حالا تو این تنهایی بغلت میکردم ... و تو می خندیدی ...

چقدر این خونه با وجود این همه چراغ ، تاریک و سیاهه...

چقدر تنهام...

دلم برات تنگ شده امیرم ...

خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی دلم برات تنگ شده ...

کاش فرشته نمیشدی که من این همه زجر بکشم ...

تا  شیشه دلم با هر تلنگری بشکنه ...

کاش پیشم بودی تا اشکهای روی گونه هام و با دستهای کوچیکت پاک کنی....

خدایا گله ای ندارم ، دلم تنگ شده ... خودت که داری میبینیم ...

یه وقتایی اینقدر حالم بده ... میرم یه جای تاریک ... زانوهای غمم و بغل میکنم و زار میزنم ...

کاش اون موقع تو پیش باشی خدا ...

خدا اجازه است ... اجازه است بگم دلم امیرم و می خواد ...

اجازه است لبایهاش و بغل کنم و زار بزنم ...

خدا اجازه هست ....

خدا منم مادرم نه ؟

حق دارم نه ؟

آخه خییییییییییییییییییییلی امیرم و دوست دارم ...

سخته ... قلبم درد میکنه از این همه دوری...

امیرم ... پسرم ... ببین چقدر حال بده ...

چقدر دلم برات تنگ شده ...

مگه چه بدی در حقت کردم که  چشمهاتو به روم بستی...

مگه چقدر دنیا بد بود که راضی شدی ترکم کنی ...

صدای زجه هات هنوز تو گوشمه ...

 یاد نگاهت هر روز قلبم و میشکنه ...

صدای ناله هات همیشه تو گوشمه ...

چقدر دیر اومدی و چقدر زود رفتی ...

کاش لحظه پروازت بیشتر زجه میزدم شاید دل خدا به حالم میشوخت ...

کااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

قالبهای کودکانه با عکس نی نی خودتون ...
1 اردیبهشت 92 19:35
میتونید تشریف بیارید و قالبهای کار شده دوستانتون رو ببینید
مامانی چشم به راه
1 اردیبهشت 92 19:37
الهی من بمیرم زینب جان
یه حدیث ازپیغمبرمون هست میگه
خدا کسی روکه خیلی دوست داره مبتلا میکنه به مصیبت ها وآزمایش ها
من میدونم که خدا خیلی دوستت داره ابجی من...
من مطمئنم
خدا یه روز جواب صبرت وگریه هات رومیده ...من مطمئنم ..بی طاقتی نکن عزیزدلم...خدا یه روزجواب دل مهربونتومیده ...یه روزبچه توبغل میکنی وقلب مهربونت آروم میگیره...
الهی به داد ابجیم برس...
التماست میکنم خداااااااااااااااااااا


میدونم زینب... اما قلبم داره از جا کنده میشه ...
دلم هر لحظه بیشتر سراغ امیرو میگیره ... نمیدونم چه حکمتی تو رفتنش بود اما من و دیوونه کرد ... قلب درد میکنه دوست دارم یه جا برم داد بزنم شاید خالی بشم ...
خییییییییییییییلی تنهام

مامانی چشم به راه
1 اردیبهشت 92 21:03
اره ابجی دلم گرفته
میخوام دورباشم..نمیخوام ارزوهاموببینم وحسرت بخورم..بااینکه میدونم مامان شاید ناراحت شه ولی امیدوارم منودرک کنه زینب جونم


منم همینطورم نمیرم هیجا
مامانی چشم به راه
1 اردیبهشت 92 21:04
نمیدونم چه جوری قلب شکستتوآروم کنم..کاری ازدستم برنمیاد جزدعااااااا
مامان نفس
2 اردیبهشت 92 0:32
عزیزم محمد یه دخترعمویی داره خیلیی مومنه مثل گل خودت.اون 3 بار پشت سرهم داستان تو براش پیش اومد 3 بار زایمان کرد و بچش مرد.اما الان یه گل دخمل داره.خدا بنده هاشو امتحان میکنه و چه خوبه که تو صبوری زینب....هر که در این دام مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند

چقدر صبور دختر دایی محمد ...
خییییییییییلی سخته ها برای من همین یکیش سخت بوده وایییییییییییی....
خدا بزرگه میدونم این دل منه که کوچیکه ...
دلم خییییییییییییییلی هوای امیرم و داره

مریم.خوزستان
2 اردیبهشت 92 1:09
سلام اجی خوبی؟
توکل کن به خدا قربونت برم
دلم روشنه صاحب بچه میشی اجی
فقط صبورباش...


میدونم مریم اما دلم خییییییییییییییییلی برای امیرم تنگه
فسقلی مامان وبابا
2 اردیبهشت 92 1:37
خواهر مهربونم در هر سختی آسانی هم هست از خدا و 12 امام وبرگزیدههاش می خوام خودشون جوابت رو بدن جواب صبرت رو
بخدا نمیدونم چی بگم فقط آرزو می کنم و قمر بنی هاشم رو به دستهای بریدش قسم میدم امام رضا رو به جوادش قسم میدم بزودی بهت فرزندی بده و دل داغ دارت رو آروم کنه
خدارو به شب روزش قسم میدم دلت رو شاد ولبت رو خندون کنه یا رب العالمین به داد خواهرم برس


سلام ... هسن که شماها برام دعا میکنید جای شکرش باقیه
مریم.خوزستان
2 اردیبهشت 92 2:23
میونم که دلتنگ امیری ولی چی میشه کرد...الان پیش حضرت فاطمه س خوشبحالش...
ای خدای بزرگ به حق امام رضاکه عاشقشم
مراد دل اجیمو هرچه زودتر بده
الهیییییییییییی
امینننننننننننننننننن


دلت پاکه مریم ...
آروم میشم وقتی برام دعا میکنی ...
اینجا داره اذان میگه ...
اشک تو چشمام جمع شد ... انشالله سفید بخت بشی و به مراد دلت برسی
یه نی نی توو خواب و رویا
2 اردیبهشت 92 9:10
تورو خدا زینب جون انقدر ناراحتی نکن خودتو اذیت نکن تو الان باید به شوهرت روحیه بدی انشالله بزودی خدا دلتو شاد میکنه یه بچه بهت میده که با دنیا عوضش نمیکنی خاطرات گذشته رو هم فراموش میکنی


سلام فرزانه جون ...
من جلو شوهرم میخندم ... اون از درد درونم باخبر نیست...
تو تنهاییام اشک میریزم که کسی نفهمه ...
این خاطرات برای همیشه تو قلبم حک شدن ...
یه نی نی توو خواب و رویا
2 اردیبهشت 92 13:17
درکت میکنم از ته قلبم
مریم.خوزستان
2 اردیبهشت 92 17:17
سلام خوبی مرسی اجی بعدشم فعلا اقابالا سرنمیخوام
عزیز دلم هردقیقه به فکرتم وواست دعا میکنم
توهم واسم دعاکن امسال برم امام رضا دارم ازدلتنگیش میمیرم اجی


انشالله عزیزم ...
امسال هر دومونو بطلبه منم دلم براش تنگ شده
مریم .خوزستان
2 اردیبهشت 92 18:01
الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی امیننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن یاالله حاجت روامون کن هرچه زودترررررررررررررررررررررررررررررر...
نگاری
3 اردیبهشت 92 15:18
اشکام سرازیر شد
حتی فکر کردن بهشم عذاب اوره. امیدوارم خدا صبرشم بهت بده و زودی یه نی نی خوشگل بذاره تو دامنت


مرسی عزیزم