خدای مهربانم
خدایا آغوشت را همین حالا نیاز دارم ...
همین حالا که در کنج ویرانه های این دنیا با یک بغل حسرت نشسته ام ...
آغوشت را حالا در پس تنهایی این روزهایم نیاز دارم...
دستانت را که باز کنی وهر کجا باشم خودم را به آغوشت میرسانم ...
تو که باشی دنیا با هه تاریکیهایش برایم زیبا میشود ...
تو که باشی همه ی لحظه های ناب زندگی به یکباره از آن من میشود...
مهربانم صدایم کن ... صدایم کن که صدایت همچو لالایی مادرانه برایم شیرین است ...
گریه های شبانه ام را اجابت کن ...
گلایه هایم را نادیده بگیر...
توخود خوب میدانه که من جز تو کسی را ندارم ...
رب من وخدای من آغوشت را برایم باز کن که من محتاج محبت تو هستم ...
من در کنار تو آرام میگیرم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی