بدون عنوان
خیلی وقته دلم می خواد بگم دوست دارم ...
از توچشمهای من بخون که من تورو دارم فقط تورو دارم ... بی تو دارم کم میارم...
نبینم اشک و تو چشمات .... نبینم ترس و تو نگات ...
منم مثل تو تنهام ...
دوست دارم من اون چشمهای قشنگرو ...
٧ ماه که اسیر یه جفت چشمه سیاهم ...
٧ ماه فقط من موندم و این وبلاگ و یه فیلم ١ دقیقه از تو...
٧ ماه من موندم یه اتاق ... یه امید یه انتظار...
٧ ماه من موندم و شبهای بی قراری و نگاهی به آسمون ...
٧ ماه من موندم و خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
همه ٢١ها تورو به یادم میاره ...
چه خوش خیال بودم... نمیدونستم فقط ١ روز مهمون این زمینی...
همه ی ٢٢ ها قلبم و آتیش میزنه ...
همه ی ٢٢ها تنهایی و زجه هام و یادم میاره ...
خدایا پناه بی پناهیام باش...
خدایا مرحم دردام باش...
توکه شاهده تنهاییهام هستی ...
میدونم بهترینهارو برام مقرر میکنی...
من کم طاقتم تو به بزرگیت ببخش...
ببخش گلایه هام و ...
ببخش گریه هام و...
ببخش بندگی نکردنام ووو...
ببخش که بندی به بدی من داری...