فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

پرواز یک فرشته

یا علی بن موسی الرضا

1391/10/22 18:13
نویسنده : مامان دلتنگ
433 بازدید
اشتراک گذاری

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا...

السلام علیک یا غریب خراسان...

یا امام رضا...

آقای مهربون دلم را هوایی کرده یاد تو...

عشقت را مادرم از کودکی برایم لای لایی خوانده ...

دلم را به پنجره فولادت گره زده ام....

آقای من عشق تو را پدر و مادرم به دلم بسته اند ...

نامت بر سر در قلبم حک شده است....

تا کی از دور سلامت گویم...

دلم صحن و سرایت را می خواهد...

تو که مهربانی ...

تو که آرزوهایم را به یک چشم بر هم زدن داده ای ...

چرا دیگر صدایم را اجابت نمی کنی...

یک سال است دلم برای زیارتت تنگ شده است ...

آرزویم زیارت تو با طفل کوچکم بود , حال او که فرشته ایست از آن آسمانها ,‌ من را محکوم کرده ای به ندیدنت ...

تورا زیارت کنم داغ از دست دادنش کمتر قلبم را می سوزاند...

کاش بیایی و درد و دلهایم را بخوانی...

دلم تورا می خواهد ...

غریب نواز طوس ...

غریبه ای آشنا در کوچه های تاریک دنیا گم شده ام ...

تنها نگاه تو مرا از این زندان نجات میدهد...

کاش اشکهایم را که فقط فقط برای توست ببینی ...

کاش عشقم را باور کنی..

یا مولا دلم خوکرده با نامت ...

کبوتر دلم را امشب روانه طوس کرده ام ...

بالهایش شکسته است ...

نگاه تو مرحم همه ی دردهایم است...

غریب نوار طوس ....

گنهکارم میدانم...

گناهانم زیاد است من شرمنده ...

تو ببخش ...

اگر تو ببخشی خدا هم به آبروی تو می بخشد...

آقا تورا به حق مادرت زهرا...

تو را به رسوا الله ...

یا ضامن آهو ضامن من گنهکار نیز نزد خدا باش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامانی چشم به راه
22 دی 91 23:31
الهی قربونت برم زیبنم ..ببخش که نبودم
چقد دلت گرفته ابجی جون
الهی فدای دلت بشم.
خدای دستم به دامنت مهربونم به دوستم کمک کن خداااااااااااااااا


خدا نكنه ...
امروز خونه مادر شوهرم مراسم بود خيلي دعات كردم الان 2 روز از بس گريه كردم چشمام نميبينه ... اما امروز دلم سبك شد
نازنین زهرا
24 دی 91 15:52
سلام روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام حرم امام رضا علیه السلام بودم با دوستم یک برگه گرفتم و با خودکار رویش نوشتم خدایا به مامان امیرعباس آسمونی همین امسال بچه بده و انداختم توی پنجره فولاد مطمئن باش حاجت می گیری مطمئن مطمئن ...
روز شهادت آقا هم پیاده رفتیم حرم جات خالی بود وقتی حرم رسیدم امیرعباس ناهیدی مداحی می کرد همانجا دوباره یادت افتادم رو به امام رضا دوباره خواستم و گفتم می دانم و مطمئنم حاجت می گیرم ولی دوباره خواستم یادش باشم


سلام ..
الهی هر چی می خوای خدا بهت بده ...
انشالله خدا دختر گلت و برات نگهداره ...
خیلیییییییییییییییی خوشحال شدم ...
انشالله خدا به واسطه امام رضا صداتو شنیده باشه
الهام مامی فاطمه
24 دی 91 23:05
سلام زینب جونم نکنه باهام قهری که برام پیغام نمی زاری

اومدم بهت بگم که برای نی نی جدیدم وبلاگ ساختمممممممممم
http://eshghezendegim.niniweblog.com/
زینب جون تو میری اقدام
الان چند سیکلتی



به به خانوم خانوما ...
خدارو شکر ...انشالله زودی نی نی بیاد تو دلت
مهدیه
25 دی 91 10:01
بوس
سارا(مامان امیر پرهام)
25 دی 91 11:04
سلام عزیزمی میدونم چه دردی کشیدی میفهمت گلم منم این درد را کشیدم البته نه مثل شما گلم حتما تو وبلاگم خوندی انشااله خدا به موقع اش نی نی سالم و سلامت بهت بده عزیزم ناامید نباش


سلام مرسي عزيزم انشالله خداني ني نازت و برات نكهداره
مامان سارا
28 دی 91 10:11
زینب عزیزم سلام ، چقدر با این پستت دلم بیشتر مشهد خواست ، من 5 ساله نتونستم برم مشهد ، البته آقا امام رضا (ع) مارو لایق ندونسته
ولی کاش می شد برم ، اونجا یه دل سیر گریه کنم .
کیانمو ببرم پابوسش
تو هم برای ما دعا کن عزیزم .
برات اس داده بودم که روز شهادت امام حسن مجتبی سر آش نذری مامانم یه لحظه هم فراموشت نکردم .
چند تا حاجت برای خودم داشتم و کلی دعا برای دوستام و ایشاا.. اجابت بشه از سال دیگه به نیت هممون شله زرد می پزم
پس برای دعاهامون دعا کن


سلام ...
من قربون دل مهربونت ...
انشالله عزیزم ...
انشالله زودی آقا امام رضا دعوتت کنه ...
مرسی از این همه مهربونی ...