فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

پرواز یک فرشته

سکوت

فریاد را همه میشنوند... هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است ... بی صدا بیادتم امیرعباسم...
29 شهريور 1391

چهارشنبه ای دلگیر

امروز چهارشنبه است ... چقدر دیشب برام سخت گذشت ... نتونستم بخوابم ... چقدر انتظار یک روز سخت رو کشیدن دردناکه ... هیچکس نتونست آتیشی که تو دلم برپا بود رو خاموش کنه ... سوختم , سوختم , ...امیر عباسم می خوام درست شم ... می خوام دیگه از امروز درست بشم ... نمیگم میتونم جلوی دلتنگیمو بگیرم نمیشه , خاطره خوش داشتن تو  درون دلم اونم ٨ ماه ١٦ روز قشنگترین خاطره هاست برام که فراموش شدنی نشست پسرم, و لحظه ی تلخ از دست دادنت بدترین حادثه زندگیم بود , اما پسرم من باید زندگی کنم ... احساس میکنم نا امیدی و افسردگی داره کم کم تو وجودم رخنه میکنه ... من باید باهاش مبارزه کنم باید پیروز بشم , البته عشق مامان با دعای تو کوچولوی نازم حتما درست می...
29 شهريور 1391

جشن هفت شب امیرعباس

سلام فدای قد و بالات , سلام قربون چشات ... مامانی با امروز ٧ روز از تولدت میگذره قربونت برم ... اما حیف که نشد ... من باید غصه بخورم پسرم ... اما تو ناراحت نباش درست میشم مامانی ... الان فرشته ها برات جشن میگیرن؟ خوش به حالشون چه پسری الان پیششونه .... مامان جان هفت روزگیت مبارکه ...
28 شهريور 1391

یک غروب دلگیر

خدایا... خدای مهربونم کمکم کن مثل همیشه ... تنهام ... دلم به داشتن تو خوشه ... غروب ها دلم میگیره ... کمکم کن که محتاجم...
27 شهريور 1391

صبر

در تمام رنجهایی که میبریم, "صبر" اوج احترام به حکمت خداوند است...   خدایا خیلی بهت نیاز دارم , نگاه پر مهرت را از این بنده گنهکارت نگیر , که بی تو من مرده ای بیش نیستم...... ...
27 شهريور 1391

متن لالایی که امیر عباسم باهاش می خوابید

پسرم یادته با این شعر می خوابیدی ؟؟؟ وقتی شبها شیکم مامانی و با لگدهات به توپ می بستی من این و برات میذاشتم ... تا اذان صبح می خوابیدی , تکون نمی خوردی ... اما تا اذان می زد شروع میشد ... ای نازنین پسر , پس بگو فرشته بودی که من و بیدار کنی ......................................... به طاها به یاسین به معراج احمد به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی به وحی الهی به قرآن جاری به تورات موسی و انجیل عیسی بسی پادشاهی کنم در گدایی چو باشم گدای گدایان زهرا (س) چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما همه شیعه گردیم و بی تاب مولا غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل ای دل ب...
27 شهريور 1391

راز نگاه

سلام عزیز دل مادر... امیر عباس مامان , میدونم جات خوبه ,‌ فردا سه شنبه است ... حالا دیگه همه سه شنبه ها یرام شیرین هستن ... قشنگترین روز ... اما چهارشنبه... امروز منتظر فردا هستم چه انتظار شیرینی فردا دلبندم ٧ روزه میشود اما در خیالم و این خیال , چه شیرین است ... اما تو بگو فردا را چه جوری در انتظار چهارشنبه ای تلخ سپری کنم ؟ چقدر فاصله تولد تا فرشته شدنت کم بود ... پسرم , سنگ صبورم به نظرت میتونم تحمل کنم ؟؟؟ باید بتونم ... به خاطر علی مهربونم که عاشقانه آرومم میکرد بی هیچ شکایتی و چه غریبانه قرمزی چشمهاشو از من مخفی میکرد ... به خاطر مادر مهربانی که ٢٣  سال برام زحمت کشید و تو این ٦ روز پا به پای من سوخت من در یک غم سو...
27 شهريور 1391

دیگه جز دلتنگی چیزی برام نمونده

سلام گل مادر ,سلام عزیز مادر, سلام فرشته آسمونی مادر.... دیگه جر دلتنگی چیزی واسم نمونده , الان باید ٥ روزت میشد , الان به جای واقعیت تو خیالم ٥ روزه ای مادر جان , شیرین و خوشگل ... کاش خدا صلاحش زنده موندنت بود, کاش خدا شیرینی داشتنت و از من نمیگرفت , کاش غم بی تو بودن اینقدر شکنجم نکنه ,‌ دوست دارم داد بزنم پسرم , سنگ صبورم اما دیگه نه حنجری ای مونده و نه جایی دارم واسه فریاد بیکسی زدن ... گلوم پر از بغض نترکیده که داره چرک میکنه و قلبمو از جا میکنه ... به کی بگم که جز تو کسی طاقت شنیدنشو نداره ... به جای اینکه نزدیکم باشی و من بغلت کنم و به صورت معصومت ساعت ها خیره بشم حالا باید پنجره اتاق کودکیم و باز کنم و از لای پرده به آس...
26 شهريور 1391