فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

پرواز یک فرشته

چهارشنبه ای دلگیر

1391/6/29 16:37
نویسنده : مامان دلتنگ
466 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهارشنبه است ... چقدر دیشب برام سخت گذشت ... نتونستم بخوابم ... چقدر انتظار یک روز سخت رو کشیدن دردناکه ... هیچکس نتونست آتیشی که تو دلم برپا بود رو خاموش کنه ... سوختم , سوختم , ...امیر عباسم می خوام درست شم ... می خوام دیگه از امروز درست بشم ... نمیگم میتونم جلوی دلتنگیمو بگیرم نمیشه , خاطره خوش داشتن تو  درون دلم اونم ٨ ماه ١٦ روز قشنگترین خاطره هاست برام که فراموش شدنی نشست پسرم, و لحظه ی تلخ از دست دادنت بدترین حادثه زندگیم بود , اما پسرم من باید زندگی کنم ... احساس میکنم نا امیدی و افسردگی داره کم کم تو وجودم رخنه میکنه ... من باید باهاش مبارزه کنم باید پیروز بشم , البته عشق مامان با دعای تو کوچولوی نازم حتما درست میشم عزیزم.... من امید دارم خدای مهربونی که تو رو در کمال نا باوری بهم داد ٨ ماه فرشته نازش و به من امانت داد , خدایی که بازم در کمال ناباوری تورو از من گرفت , من به کرم همون خدا ایمان دارم ... حتما خدا باز به من یه فرشته میده که سالم باشه نمیذاره من حسرت بکشم , مطمعن هستم , من الان یه فرشته دارم که تو آسمونا پیش خدا و بهترین بنده ها هست , میدونم برام دعا میکنی , خیالم جمه مامان جان , عشق مامان , عمر مامان , دیگه نمیگم گل پر پر مامان , تو پر پر نشدی , اینقدری خوب بودی که خدا خواست پیشش باشی و غلامی خاندان رسول الله و کنی , مامان جان , فرشته زیبای من سلام مامان و به صاحب اسمت برسون , از آقای مهربونیها بخواه مامان و تو کربلاش راه بده , تنها تسکین این دل شکسته اسم حسین و عباسه حسینه ... قربونت برم با امروز شما 7 روز که فرشته شدی , دیشب داشتم به این فکر میکردم که من همیشه خدارو وقتی می خواستم شکر کنم میگفتم , خدایا به داده و نداده ات شکر , اما خدا تا اون زمان همیشه بهم نعمت داده بود هر چی خواسته بودم و طعم ندادن نعمت رو نچشیده بودم , شاید خدا می خواست امتحانم کنه که اگه شیرین ترین قسمت زندگیم و که بهم داد و من طعم داشتنشو چشیدم و یهو در کمال ناباوری ازم گرفت , من بازم میگم خدا شکرت ................... اما خدایا خودت دیدی و شنیدی که با همه سختیهاش میون گریه هام و زجه هام گفتم خدایا به دل نگیر مادرم , دلم شکسته , گریه میکنم اما شکرت  دادی حالا گرفتی من کیم حرف بزنم ... خدایا خیلی خوبی , اینم نعمتی که من با این سن کمم یه شفیع تو بهشت داده باشم , خودت گفتی که زنی که زایمان میکنه مثل بچه تازه متولد شده پاکه , آخه فدای مهربونیت تو ندادن امیرعباس هم خیری بود , هم شفیع دارم , هم می دونم که از سر گناهام میگذری , اینا همه نعمته , کور بشه هر که نبینه خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ببخش اگه بنده بدی هستم , اما تو خوب خدایی هستی... من به کرمت امید دارم , امید بهترین نعمتی که به من دادی , نمیگم امیدم و نا امید نکن چون این معنی نمیده آخه تو خدایی تو امید میدی نه نا امیدی ....

امیر عباس مامان خیلی دوست دارم حتی الان که پیشم نیستی و یه فرشته ناز هستی ...برای مامان خیلی دعا کن که الان محتاج دستهای کوچولوت هستم , مامان فدای قد و بالات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان (منتظر نی نی )
29 شهریور 91 14:23
عزیز دلم مرسی که به من سر زدی ... خیلی ناراحت شدم واقعا متاسفم مراقب خودت باش
آسمونی
29 شهریور 91 14:32
سلام خیلی ناراحت شدم ............... واقعا سخته اما به این فکر کنین که چقدر سخت تر بود اگه بزرگتر میشد و بعد میرفت پیش خدا ...... ایشالا خدا بهتون یه کوچولوی ناز دیگه بده ..... واقعا خیلی سخته . خدا بهتون صبر بیشتری بده انشالله
آناهیتا مامانیه آرمیتا
29 شهریور 91 15:00
زینب جونم خوشحالم که همچین حس مبارزه ای روباغصه داری . برات دعامیکنم عزیزم .همش به فکرتم دوست خوبم . ایشاله زودزودیه خاطره جدیدمینویسی بایه فرشته دیگه که یادامیرعباس جونو برامون زنده کنه .آمین
مواظب خودت باش عزیزم.


مرسی دوست خوبم ... سر نماز ...وقتی به اون فرشته شیر میدی برام دعا کن خدای مهربونیها بهم یه بچه سالم بده که بتونم صالح بزرگش کنی
مامان سارا
29 شهریور 91 15:29
سلام من با اجازه لینکتون کردم و تا خبر خوشحالی بعدی بهتون سر میزنم به امید روزی به یاد موندنی


مرسی عزیزم ... لطف کردین ... برام دعا کنید ... انشالله اون روز به حق خدا نزدیک باشه
بابا جون یسری
29 شهریور 91 20:22
با سلام بر شما که غم فرزند را چشیده اید ، ناراحت شدم ، نمی خواهم دلداریتان بدهم ، نه .
ولی خودتان واقفید که خداوند متعال هر آنچه را می دهد نعمت است و آنچه را پس می گیرد حکمت .
شاید من و شما کمی دیر متوجه شویم که حکمت چه بوده ، اما به این ایمان داریم که خداوند عزوجل بد برای بنده اش نمی خواهد .
نمی دانم شاید هم خوبیهای فرزندتان را به گونه ای دیگر جبران شود . مثلا داشتن پدر و مادری خوب و یا همسری مهربان و یا حتی بدن سالم و زندگی آسان ، و برآورده شدن حاجات و از همه مهمتر زبانی که در همه حال بگوید « راضیم به رضای تو »
موفق باشید .
التماس دعا - یا علی

باران قلنبه
30 شهریور 91 2:39
عزیزم خیلی ناراحت شدم ایشاله خدا یه نی نی سالم به شما بده
نسیم
9 مهر 91 20:55
خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم با خوندن هر جمله از وبلاگت اشک ریختم .برات از خدا آرزوی صبر میکنم گلم و امیدوارم بزودی یه نینی ناز بیاد تو بغلت


مرسی عزیزم ...انشالله برام دعا کن
مریم (مامان آرینا)
23 مهر 91 13:45
امیدت به خدا باشه نی نیت رفت پیش خدا خوب بشه بیاد پیشت


سلام مرسی عزیزم...خدا دخترنازتو برات نگهداره ...انشالله عروسش کنی
ملی مامان میکاییل
3 آبان 91 23:00
امروز بی نهایت دلتنگ بودم گفتم توی دنیای مجازی چرخی بزنم که با وبلاگ شما آشنا شدم
با هر پستت هم دردت شدم و پابه پات گریه کردم
اگه خدا توی این نیمه شب صدامو میشنوه اگه ذره ایی لایقم واست دعا میکنم هر چی صلاحشه
با خوندن غصه هات غمم فراموشم شد خفه شدم امیدوارم دیگه خواننده شادی هات باشم عزیزم


سلام عزیزم ... انشالله