خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره

پرواز یک فرشته

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > 40 روز گذشت

40 روز گذشت

1391/7/30 18:28
نویسنده : مامان دلتنگ
574 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امیر عباس مامان ....

٤٠ روز از فرشته شدنت گذشت ...

٤٠ روز که دارم حسرت نداشتنت رو می خورم...

٤٠ روز همه دار و ندارم شده اشک اشک اشک...

امیرم , عزیزم ... ٤٠ روز فرشته شدی و مادر زمینی تو ٤٠ روز داغدار کردی...

امیر عباسم ... شهید کوچک گمنامم ... کجایی مادر که برایت  لا لایی بخونم

٤٠ سال از عمرم  کم شد.... 

40 روزه که خدا رو صدا می زمنم ... که دلم آروم بشه...

امیرم 40 روز فرشته شدی ...

مامان جان خوش به حالت , بهشت مبارکت باشه عزیز دلم ...

من فدای پاهای کوچولوت ...

کاش حداقل تو خواب بیای تا دلم آروم بگیره...

امیرم ... دوست دارم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
تولدت مباارک امیرعباس دوساله ی من تولدت مباارک امیرعباس دوساله ی من تولدت مبارک تولدت مبارک به داغی شهریور به داغی شهریور دلم برایت تنگ است دلم برایت تنگ است

نظرات (14)

مامی امیرحسین
30 مهر 91 19:56
سلام نازنین
چی شد رفتی بیمارستان
چه خبر؟
انقدر خودتو نخور...تو اولین مادری نیستی که تو دنیا این اتفاق براش افتاده... به نظرت پسری با این ناراحتیها برمیگرده؟ یا شاد میشه؟
میدونم سخته!یکم از امید بنویس...
آرزو کن...


سلام ... می دونم ... اما چه کنم ... دلم پره به خدا... من دختر شادی بودم هم قبل ازدواج هم بعدش... اما حالا همه آرزوی خندیدن من از ته دل و دارن .... چه کنم ... انشالله خدا به دادم برسه
نرگس
1 آبان 91 10:45
خیلی به یادتم. اگر قابل باشم برات دعا میکنم. تو هم خیلی برام دعا کن.


سلام نرگس جان ... خوش به حال من که دوستان خوبی مثل شما به یاد من هستین ... انشالله خدا صدای دعاهای شما خوبان و بشنوه ... انشالله منم مامان یه نی نی سالم و صالح بشم
نرگس
1 آبان 91 12:33
خیلی ماهیییییییییی
توکل به خدا.


قربونت عزیزم ...واقعا توکل به خدا
مهدیه
1 آبان 91 13:12
سلام زینب جان
روز عرفه برای آروم شدن دلت خیلی دعا کن!
هیئت ما مراسم داره که اگه بیای خوشحال میشیم!
روز عرفه- ساعت 3- مسجد طالقانی- خیابان بیستون


سلام ...انشالله ...شما هم دعا کن برام ... راستشو بخوای خیلی دوست دارم برم هیئتی که داماد آقای زائری دعاشو می خونه ...نمی دونم آقای زائری رو میشناسی یا نه ... فقط نمی دونم کجاست ... انشالله اگه نرفتم اونجا میام مسجد طالقانی
مامان نفس
1 آبان 91 20:42
زینب جان خیلی خوشحال شدم که به وبلاگ الینا سر زدی.میتونید له هم روحیه بدید


انشالله
مهدیه
2 آبان 91 10:10
اره ایشون مداح هیئت ما هستن!
پنج شنبه هم خودشون دعا رو می خونن!


جدی؟ انشالله صعادت داشته باشم بیام... ساعت چند شروع میشه مهدیه جان
مامان زری ترانه
2 آبان 91 10:21
سلام عزیزم من کارمندم امروز اتفاقی وارد وبلاگت شدم و کلی بخاطر این موضوع ناراحت شدم و حتی نشستم بجای کار کل وبلاگتو خوندم . عزیزم هیچ کار خدا بی حکمت نیست . من نوه عمه ای دارم که موقع تولدش قلبش سوراخ بود . الان 2 سالشه و همیشه پدر و مادرش از کابوس از دست دادن دخترشون رها نمی شن.
همیشه خدا رو شکر کن


سلام مرسی از اینکه به من سر زدین ... انشالله دختر فامیل شما هم به زودی خوب بشه به حق امام محمد باقر (ع)
الناز(مامان بنیا
2 آبان 91 15:05
قوی باش دنیا به اخر نرسیده قسمت اش بده فرشته شه شاید اگر می موند کلی مریض بود بسه دیکه نا شکری نکن پا شو تو ی اینه نگاه برو اریشگاه به شوهرت برس زندگی چریان داره به اون برس به خودت برس بدون همچی دسته اونه باید خودتو برای نینی بدیت اماده کنی اینجوری نمیشه می خوام قوی باشی باشه پاشو زندگیتو عوض کن


سلام ... همه این کارارو کردم ...اما خوب سخته ... انشالله درست میشه
مامان محمد صادق(زهرا)
2 آبان 91 16:34
قربون دل تنگت بشم من!

خب دخملای شاد که نباید غصه بخورن عسلمممممممممممم!

یه یا علی بگو و برو دنبال یه کاری! یه ورزشی!هر چی که این زوری دق ت نده

امیر عباس مامان ناراحت نمیخواداااااااااا!


پا شو دیگهههههههههههههههههههه!خواهششششششششششششششششششششش!

روز عرفه حتما یادت می کنم گلم....اگه لایق باشم....


سلام ..مرسی عزیزم ...خیلی محتاجم به دعا
فسقلی مامان وبابا
2 آبان 91 17:16
سلام خواهر جون خوبی تو رو خدا بسه این همه خود خوری می گن اشک واسه فرزند درست نیست عزیزم رفتی دمتر چی شد


سلام عزیزم ...خیلی ممنون که به یاد من هستین ... چه کنم منم آدمم دلم میگیره... فعلا باید آزمایش بدم تا بگن باید چکار کنم ... عزیزم روز عرفه خیلی برام دعا کن که انشالله خدا به زودی بهم یه بچه سالم بده انشالله ... دلم آروم تر از گذشته است شکر این هم عنایت خداست ...
ژاله
2 آبان 91 18:51
سلام وبلاگ قشنگی دارید از اشنایی باشما خوش بختم


سلام مرسی عزیزم
مادر سرباز
2 آبان 91 20:31
سلام
فقط اشک ریختم
خدا به شما صبر بده


سلام مرسی عزیزم خیلی محتاج دعا هستم
مامان جون نی نی
2 آبان 91 21:18
سلام زینب جان امیدوارم خدا بهت صبر بده خودت هم تلاش کن برای آروم شدن خودت هر چند میدونم خیلی سخته
دل تو شکسته است برا منم دعا کن منم اگه قابل باشم حتما برات دعا میکنم


سلام مرسی عزیزم ... انشالله همیشه شاد باشی
مامان علی اکبر
8 آبان 91 23:12
سلام عزیزمببخش که دیر به دیر بهت سر میزنم
انشاالله خدا بهت نی نی سالم بهت میده،قربونت بشممیدونمسخته ولی باید تحمل کنی هیچ کدوم از کارای خدابدون حکمت نیست.
بخدا همیشه به یادمتم و برات دعا میکنم


سلام مرسی عزیزم من محتاجم به دعاهاتون