فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

پرواز یک فرشته

علمدار کربلا

1392/3/23 13:31
نویسنده : مامان دلتنگ
1,381 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امیرم ...

دلم خیلی برات تنگ شده ...

پارسال این موقع تو دلم بودی و شیطونی میکردی ... الان باید بغلم آرامگاهت بود نه یک مشت خاک ...

خیلی دلم گرفته ... همه ی سنگ صبورم تویی...

فقط میتونم با تو حرف بزنم و خالی بشم و هیجا و بیشتر از این وب دوست ندارم ... همه ی نوشته ها و خطهاش تورو به یاد من میاره ...

امیرم دلم گرفته ...

امروز میلاد علمدار کربلا صاحب اسمته ... کسی که من و بابات به عشق اون اسمت و امیر عباس گذاشتیم ...

امروز باید بودی  و من بوسه بارونت میکردم ...

باید بودی و اشکهای روی صورتم و با دستهای کوچیکت پاک میکردی ...

اما نیستی و من با یادت زندگی میکنم ...

دوست داشتم برات چیزی بخرم ...

اما ...

پس برات صلوات میفرستم تا در پناه نور اون راهتو پیدا کنی ...

تو هم برای مامان دعا کن ...

همه چیز بهم ریخته ...

تو دلم آشوبه ...

میگن دعای زن باردار اجابت میشه ...

اما نمیدونم چرا حس میکنم دعای من اجابت نمیشه ...

شاید سنگینی کوله بار گناهم مانع شنیدن صدام میشه ...

آخه من که توبه کردم ..

من که هر شب و رور خدارو صدا میزنم ...

من که گفتم خدایا تو ببخش من بچگی کردم ...

اگه دلی شکستم ... اگه حرفی زدم ... اگه نمازی قضا شد , اگه همیشه طلبکار بودم ..اگه گناهی کردم تو ببخش آخه تو خدایی و من بنده ...

تو نبخشی که من میمیرم...

امیرم تو برای مادرت دعا کن ...

من ذره ای حق مادری به گردنت که دارم ...

9ماه تو شکمم بزرگت کردم .. درد زایمان وبه جون خریدم  و داغ نبودنت هر شب من وآتیش میزنه ...

امیرم تو برام دعا کن ...

دعا کن خدا بابا و این بچه رو برام نگهداره ...

..................................

خدای من ...

مهربانم ...

من گنهکارم این بدترین قسمت آدم بودن من است ...

اما مهربانم تو خدایی و این همه ی قشنگی وجود توست...

تورو به عرش خداییت قسم میدم خودت نجاتم بده و من و ببخش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان علی اکبر
23 خرداد 92 18:54
حسین سلطان عشق،عباس ساقی عشق،زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق.کاروان عشق در راه است و خود "عشق" نیمه شعبان می آید.

اعیاد شعبانیه مبارک


سلام بر شما هم مبارک
زیزی گولو
23 خرداد 92 23:43
سلام
خانم خانماخوبی؟؟
چند روز نیومدم دلم برات تنگ شده بود
نی نی در چه حاله
راستی اعیاد شعبانیه برشما وخانوادتون مبارک
دیروز پری شدم.وای دوباره امیدم ناامید شد.زینب جونم خیلی برام دعا کن.کمکم کن .چرا دعام مستجاب نمیشه؟دیگه خسته شدم.منتظر دعاهای گرمت هستم.میدونم خدایی که باعث شد ماباهم آشناشیم شاید میخواست که برام دعا کنی شاید دعات درحق من مستجاب شه.
خیلی دوست دارم .بای

سلام عزیزم
خدا با صابرین است ...
این که چیزی نیست که بخوای نا امید بشی ..
خدا کمکت میکنه من اطمینان دارم
من که گنهکارم اما چشم دعا میکنم
زیزی گولو
23 خرداد 92 23:46
گلی که محبوب خداباشدبدون باران هم رشد میکند.تقدیم به گل روزگار


خیلی ممنون
مامان منتظر
24 خرداد 92 12:04
حرفی نیست جز
مامانی چشم به راه
24 خرداد 92 23:00
قربون دل صبورت ابجی زینبم

مواظب خودتونی نی باش


سلام عزیزم ...
من که صبور تر از شما نیستم ...
ما شاگرد شماییم
مامان فرشته کوچولو
25 خرداد 92 17:39
سلام دوستم چطوری؟ نی نی جونمون چطوره کلن اوضات چطوره یه خبر بده


سلام عزیزم ...
ما خوبیم ... شما چطوری دوستم
زیزی گولو
25 خرداد 92 22:40
سلام مامان اینده
بازم حرفات بهم قوت قلب میده
دوست دارم.
سلام نی نی نازتم برسون
بای


سلام عزیزم ...
نا امید نشو ..
همین من نا امید نشدم خدا باز بهم لطف کرد
زیزی گولو
26 خرداد 92 22:10
سلام
زینب جونم خوبی؟
مرسی گلم
امروز مادرشوهرم متوجه شد که آبجیم حامله است /حالامیگن اوکه کوچیکتره زودتر حامله شده .ناراحتم.باخودشون چی میگن؟؟
کاشکی همه چیز روبه حساب قسمت بذارن نه به حساب چیزای دیگه.نکنه فکر کنن یه مشکلی دارم .وای خدا کمکم کن.
برام دعاکن
بای[hrاطمينان داشته باش از اين فكرا نميكنن اينا تخيلات ذهن خودته

زیزی گولو
26 خرداد 92 22:18
زینب جونم شاید باخودت فکر کنی ایناچه فکریه که میکنم ولی من مادرشوهرم اینارومیشناسم میدونم اینا رومیگن .منتظر راهنماییتم


مادر شوهرت و مثل مادرت ببين تا حرفهاش دلت و نشكنه
مامان نسرین
27 خرداد 92 2:13
سلام مامانی نمی دونی وقتی فهمیدم دوباره نی نی تو راه داری چقدر خوشحال شدم هر چند دیر فهمیدم ولی خیلی بهت تبریک می گم ایشاا... سالم تو بغلت بگیرش


خيلي سخته عزيزم
خيلي
mahtab
27 خرداد 92 16:26
تبریک میگم کاش اینقدر به ناراحتیها فکر نمیکردین؟ مگه یادتون نیست تا قبل از باردار شدنتون چقدر دوست درشتین زودتر باردار شین؟ پس خدا رو شکر کنین و غصه دار نباشین
فاطمه مامان زهرا
28 خرداد 92 1:21
زينب جان الآن چك كردم ديدم فأميل بسيار نزديك ما نفر١٠٤ ام شده نه ٣٦ ام كه بدين وسيله إصلاح مي گردد .


سلام عزيزم
انشالله دفعه بعد حتما موفق ميشن
نگاری
29 خرداد 92 13:59
نگران نباش مامانی
امیدوارم نی نی رو صحیح و سالم بغل بگیبر ی


مرسي خانمي خيلي دعام كن
محبوبه مامان ترنم
29 خرداد 92 15:44
سلام زینب جون. مطمئن باش فرشته ات جاش خوبه و برات دعا می کنه. خیلی مواظب خودت و دونه سیب باش.


مرسي عزيزم چشم
محبوبه مامان ترنم
29 خرداد 92 15:47
ببخشید زینب جون من یک سوال دارم. چون توی پست قبلیت نوشته بودی که شماره ماما طهورا را داری می پرسم.
چند وقته که همسرش پست نمی ذاره. می خواهم بدونم شما ازش خبر داری ؟ حالش چطوره؟ بهتر شده؟ چیزی یادش اومده؟


سلام عزيزم دارم اما زنك نزدم. والا خبر ندارم
زیزی گولو
2 تیر 92 12:58
سلام زینب جونم خوبی؟ میلاد یگانه منجی عالم بشریت روبه شما وخانواده ودونه سیب تبریک میگم .ان شالا زیر سایه آقاامام زمان نی نی هم صحیح وسالم قدم به دنیا بذاره وبازندگی پربرکتش زندگیتونو رنگین کنه. منم باید سه شنبه امپول بزنم توی این اعیاد برام دعاکنید(هم شما هم دونه سیب) بای
مینا
2 تیر 92 18:48
عزیزم مامان شدنت مبارک خیلی خوشحال شدم


مرسی عزیزم
نیر
6 تیر 92 0:05
عزیزم سلام..دلم برات تنگ شده بود.ماه شعبان و بود وسرم خیلی شلوغه...توروخدا اینقدر ناراحت نباش...خدا خیلی خیلی مهربونه...امیدوارم نی نی تو به سلامتی بغل بگیری
زیزی گولو
9 تیر 92 0:11
سلام
گاه گاهکی میام ولی همیشه بیاد خودت ودونه سیب هستم
ماه شعبانم داره تموم میشه اما من هنوز حاجتمو نگرفتم دستم به دامن دونه سیب بهشبگو برای ماهم دعاکنه


سلام انشالله خدا به زودی دامن تو سبز میکنه ...
منم محناجم برای سلامتی بچم دعا کن ...
حالم بد شد بیمارستان خوابیدم ...نزدیک بود دونه سیبم تنهام بذاره
ღ مونا مامان امیرسام ღ
11 تیر 92 3:08
سلام دوست خوبم.ممکنه به این ادرس برید و به ((امیرسام خرمی)) امتیاز 5 رو بدید اگر قبلا به کس دیگه ای رای دادید بازهم میتونید رای بدید. تا 8 مرداد هم وقت دارید.ممنون از وقتی که میذارید عزیزم. خوشحال میشم اگر بعد از رای دادن خبرم کنی. soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=7
مامان علی اکبر
13 تیر 92 9:43
سلام عزیزم
خوبی؟کوچولوت خوبه؟
کجایی عزیزم ازت خبری نیست؟



سلام خوبی
زیاد حالم خوب نیست نیاز به دعا دارم
کوچولو خوبه خدارو شکر فقط باید استراحت کنم ...
خونریزی کردم ...
دکتر بهن استراحت داد برای سلامتی بچم دعا کن
لیلا
16 تیر 92 12:05
زینب جان دیگه بهتره اسم وبلاگتو عوض بکنی. از امید و آینده بنویسی. ( نه ابنکه پسرتو بتونی فراموش کنی که اصلا نمیشه) ما هم برات دعا میکنیم. به اونروزی که میایی و عکس نینی خوشگلتو میزاری امیدوار و منتظرم گلم.


سلام ليلا جان مرسي از پيشنهادت . خانمي اين وب مخصوص اميرعباس و نميتونم تغيري بدم ماها قبل براي بچه جديد يه وب درست كردم . اول صفحه ادرسش هست
زیزی گولو
18 تیر 92 11:24
سلام
وای نه؟؟
خدانکنه.من که دعام اینه که نی نی رو سالم بغل بگیری ون شالا به زودی بزرگ شدنش روکنار خودت احساس کنی
الان بهترید؟هم شما هم دونه سیب؟
من بی بی چک زدم اثری از نی نی نیست دیگه دارم میبرم حوصلم سررفته از این زندگی.الان 3 سال و48 روزه که از ازدواجمون میگذره داره دیر میشه.بازم التماس2آ

سلام عزیزم
شکر ما بد نیستیم
انشالله بهتر میشیم ...
توکل کن به خدا خدا با صابرین است

زیزی گولو
18 تیر 92 23:48
سلام
زینب جونم نیومدی دلواپس شدم الان بهتری؟؟
دونه سیب حالش خوبه؟؟
امروز روزه بودم با دعا برای شما هم افطار کردم
ان شالا زودی بیای خیالم راحت بشه
دوست دارم بای
سلام عزيزم . ممنون از محبتت منم ديشب سر سحر خيلي دعات كردم . انشالله زوديءصاحب ني ني سالم و صالح ميشي راستي به او وب منم كه واسه دونه سيبه سر بزن
www.rozaneomid.niniweblog.com

زهرا(✿◠‿◠)
21 تیر 92 3:29
سلام زینب جون...

تو یکی از وبلاگا دیدم در مورد تو نوشتن که توو بیمارستانی....

نگرانت شدم عزیزم...

اومدم دیدم خیلی وخته آپ نکردی...

خوبی؟؟؟؟

ان شاللا به حق این شبای عزیز صحیح و سالم باشی دوستم[hr[hr



سلام عزيزم ... خيلي ممنون محبت دارين ... خدارو شكر الان بهتر شدم ... عزيزم من يه وب ديگه هم دارم بيشتر اونو آپ ميكنم

www.rozaneomid.niniweblog.com


زیزی گولو
22 تیر 92 0:02
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه هم خودتون هم دونه سیب
بهترید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بای


سلام عزيزم
شكر ...
تو اون وبم هم بيا خوشحال ميشم