خدای خوبم
نمیدونم چی بگم ...
اشک تو چشام جمع شده ...
باورم نمیشد همون بی بی چکی که 7 ماه همش بهم زد حال میزد و اشک حسرت و تو چشام راه می انداخت ...
ساعت 1:9 دقیقه بامداد جمعه 20 اردیبهشت 92 ++++ شد ...
و انگار من نیز مادر شده ام ...
خدایا شکرت ...
دوستهای خوبم اصلا نمیتونم حسم و بگم ...
... درست امشب اولین تولد یکسالگی وبلاگ امبرعباسمه و من امشب متوجه شدم دوباره به لطف خدا مادر شدم ...
خدایااااااااااااااااااااااااااااااشکرت ...
نمیدونم چقدر میشه به این بی بی چک ها اعتماد کرد اما برای من همین + شدن هم یک امید است...
.......................
مهربانم ... این ماه قرعه به نام من و فرزانه و دریا افتاد شکرت ...
خوب من میشه به دوستهای دیگم مثل زینب و نیر و ریحانه و سعیده هم این ماه لطف کنی...
.......................
بچه ها تا فردا و امتحان یه بی بی چک دیگه و شنبه آزمایش خون یمیرم و زنده میشم